داغِ شویهswash mark, wave line, wave mark, debris lineواژههای مصوب فرهنگستانخطی از ماسه یا واریزه که براثر پیشروی موج بر روی ساحل به وجود میآید
داغ بالای داغلغتنامه دهخداداغ بالای داغ . [ ی ِ ] (اِ مرکب ) کنایه از رسیدن مصائب پی درپی است . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). دردی پس دردی . رنجی پس رنجی دیگر. تعب و المی بدنبال الم و تعبی دیگر.