لغتنامه دهخدا
دامان . (اِخ ) نام دهی است نزدیک رافقه و میان آن دو پنج فرسنگ مسافت است و برابر دهانه ٔ نهرالنهیا قرار دارد. سیب دامانی این ناحیت از بسیاری و سرخی در بغداد مثل است . صریع گفت :و حیاتی ما آلف الدامانی لا و لاکان فی قدیم الزمان .از آنجاست احمدبن فهربن بشیر راوی .(مع