دانشجوی خلبانیstudent pilotواژههای مصوب فرهنگستاندانشجویی که تحت تعلیم استادخلبان است و هنوز گواهینامۀ خلبانی دریافت نکرده است
دانشجوئیلغتنامه دهخدادانشجوئی . [ ن ِ ] (حامص مرکب ) عمل دانشجو. طلب علم . دانش پژوهی . || تحصیل در دانشکده و دانشگاه .
پهلوپَریchase rideواژههای مصوب فرهنگستانپروازی برای آموزش دانشجوی خلبانی که در آن معلم پرواز از هواپیمایی که در نزدیکی هواپیمای دانشجو پرواز میکند او را زیر نظر دارد و دستورهای لازم را به او میدهد