لغتنامه دهخدا
دبور. [ دُ ] (ع مص ) پیر شدن . (منتهی الارب ). || درگذشتن تیر از نشانه . (منتهی الارب ). گذشتن تیر از نشانه و بیرون شدن . (تاج المصادر بیهقی ). بیرون آمدن تیر از هدف . || سپس شدن باد. باد با باد دبور گردیدن . (تاج المصادر بیهقی ): دبرت الریح ؛ باد دبور گردید هوا. (منتهی الارب