دخترنوشلغتنامه دهخدادخترنوش . [ دُ ت َ ] (اِخ ) نام دختر کسری انوشیروان . رجوع به دخت نوش و دختنوس شود.
دخدنوسلغتنامه دهخدادخدنوس . [ دَ دَ ] (اِخ ) دختنوس . در فارسی «دخت نوش » و «دخترنوش » و آن نام دختر کسری بود. رجوع به دخترنوش و دختنوش و دختنوس شود.
دخت نوشلغتنامه دهخدادخت نوش . [ دُ ] (اِخ ) نام دختر کسری انوشیروان . اصل آن دخترنوش است معرب آن دختنوس و دخدنوس میباشد. (از قاموس ). رجوع به دختنوس شود.