فرهنگ فارسی عمید
۱. فرزند مادینه.۲. دوشیزه؛ باکره.⟨ دختر آفتاب: [قدیمی، مجاز] شراب؛ شراب لعلی.⟨ دختر تاک: [قدیمی، مجاز] = ⟨ دختر رز⟨ دختر خم: [قدیمی، مجاز] شراب؛ شراب انگوری.⟨ دختر رز: [قدیمی، مجاز]۱. شراب؛ شراب انگوری؛ دختر تاک.۲. انگور؛ خوشۀ انگور: