brutalization
ددمنش . [ دَ م َ ن ِ ] (ص مرکب ) ددصفت . ددطبیعت . وحشی خوی . درنده خوی .
شرس
beast, beastly, bestial, brutal, ferocious, rude, wolf, wolfish
animal
beastliness, bestiality, brutality, brutishness, ferocity, fierceness
جانورخویی، ددمنش
اهرمنخو، ددمنش، دیوسیرت ≠ ملکوتیمنش
ددخو، ددمنش، دیوسرشت ≠ آدمیخو
بیابانی، دد، ددمنش، درنده
جانورصفت، حیوانی، دد، ددمنش، سبع، وحشی