دراسطوسلغتنامه دهخدادراسطوس . [ دَ س َ ] (اِخ ) یکی ازحکما که در صنعت کیمیا (زرسازی ) بحث کرده و به عمل اکسیر تام دست یافته است . (از الفهرست ابن الندیم ).
دریاستیزلغتنامه دهخدادریاستیز. [ دَرْس ِ ] (نف مرکب ) بسیار ستیزنده . پرستیز : به امید آن کوه دریاستیزکه اندازدش ابرسیلاب ریز.نظامی .