درجۀ ممتازdeluxe classواژههای مصوب فرهنگستاندرجهای بسیار گران با کیفیت عالی خدمات اقامتی و پذیرایی و مسافرتی
درجةدیکشنری عربی به فارسیزينه , درجه , رتبه , پايه , ديپلم يا درجه تحصيل , نمره , درجه بندي کردن , نمره دادن , پله , نردبان , پله کان , مرتبه
دَرَجَةًفرهنگ واژگان قرآندرجه و مرتبه صعودي (درج به معني "پله "را در جائي بکار ميبرند که مساله بالا رفتن و صعود را در نظر داشته باشند )
جکسنلغتنامه دهخداجکسن . [ ج َ س ُ ] (اِخ ) آبراهام والنتین ویلیامز جکسن . خاورشناس و از استادان نامدار آمریکائی ، مدت چهل سال در دانشگاه کلمبیا استاد زبانهای هندوایرانی بود و در
بیلندواژهنامه آزادآشنایی با زادگاه بهلول روستای بیلند استان خراسان رضوی – شهرستان گناباد – روستای بیلند بیلند در عرض جغرافیایی 34 درجه و 21دقیقه شمالی و طول جغرافیایی 58درجه و 42
فرانسهلغتنامه دهخدافرانسه . [ ف َ س ِ ] (اِخ ) کشوری است که در آخرین قسمتهای غربی قاره ٔ اروپا بین 51 درجه و 9 دقیقه تا 42 درجه و 23 دقیقه ٔ عرض شمالی واقع است و طول جغرافیایی آن
نوشهرلغتنامه دهخدانوشهر. [ ن َ ش َ ] (اِخ ) (بندر...) مرکز شهرستان نوشهر، در 8 هزارگزی مشرق چالوس و 160 هزارگزی مغرب بابلسر در 51 درجه و 23 دقیقه ٔ طول و 36 درجه و 39 دقیقه ٔ عرض