دردمهلغتنامه دهخدادردمه . [ دَ دَ م َ ] (اِخ ) کواکب سیاره را گویند که زحل و مشتری و مریخ و آفتاب و زهره و عطارد و قمر باشد. (برهان ). || آفتاب . || ماه . (ناظم الاطباء).
دردپیمایلغتنامه دهخدادردپیمای . [ دَ پ َ / پ ِ ] (نف مرکب ) درد پیماینده . دردکش . تحمل کننده ٔ درد به مدتی دراز. که مدتی با درد دست بگریبان است : دردی کش عشق و دردپیمای اندوه نشین و رنج فرسای .نظامی .
خط همدِگردماisallothermواژههای مصوب فرهنگستانخطی که نقاطِ با تغییر یکسان دما در یک دورۀ زمانی معین را به یکدیگر وصل میکند متـ . همدِگردما