دردآشاملغتنامه دهخدادردآشام . [ دُ ] (نف مرکب ) دردآشامنده . آشامنده ٔ درد. آنکه جام شرابی را تهی می کند و تا ته آن می آشامد. (ناظم الاطباء). توسعاً شرابخوار : می با جوانان خوردنم خاطر تمنا می کندتا کودکان در پی فتند این پیر دردآشام را. سعدی