لغتنامه دهخدا
درز گرفتن . [ دَ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) دوختن . || قسمتی از پارچه را روی هم نهادن و بدرازا دوختن بقصد کاستن از عرض آن همچنان که دو کنار جامه را. || درز گرفتن مطلبی یا کلامی یا کمر چیزی ؛ کوتاه کردن گفتگوی آن . به اختصار آن کوشیدن . به کوتاهی آن پرداختن . (یادداشت مرحوم دهخدا