درشولغتنامه دهخدادرشو. [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان واقع در56 هزارگزی شمال باختر راور و 4 هزارگزی شمال راه فرعی راور به کرمان ، با 125 تن سکنه . آب آن از قنا
صف درصفلغتنامه دهخداصف درصف . [ ص َ دَ ص َ ] (ق مرکب ) صفها پشت سرهم . صف پس ِ صف ایستاده : طرفداران که صف در صف کشیدندز هیبت پشت پای خویش دیدند. نظامی .رجوع به صف شود.
مديدیکشنری عربی به فارسیوسعت , اندازه , رسايي , چشم رس , تيررس , برد , دسترسي , حدود , خط مبنا , منحني مبنا , درصف اوردن , اراستن , مرتب کردن , ميزان کردن , عبور کردن , مسطح کردن , سير و حرکت کردن , محدوده , گستردگي , پوشش
صف درصفلغتنامه دهخداصف درصف . [ ص َ دَ ص َ ] (ق مرکب ) صفها پشت سرهم . صف پس ِ صف ایستاده : طرفداران که صف در صف کشیدندز هیبت پشت پای خویش دیدند. نظامی .رجوع به صف شود.