خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درمان پذیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
premedication
پیشدرمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] هر ماده یا عملی که جهت مهیا ساختن بیمار برای درمان اصلی تجویز شود
-
therapeutic agent
عامل درمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] هر عاملی که در پیشبرد فرایند درمان مؤثر است، مانند دارو یا درمانگر یا گروهدرمانی
-
treatment
درمان 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] سامانبخشی و مراقبت از بیمار برای مقابله با بیماری یا اختلال یا آسیب یا پیشگیری از آنها
-
therapy
درمان 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] سلسلهمعالجات نظاممندی که برای بهبود بخشیدن به وضعیت مرضیِ جسمانی یا روانی فرد انجام میشود
-
prophylactic treatment, preventive treatment, prophylaxis 2, protective therapy
درمان پیشگیرانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی درمان یا اقدام با هدف حمایت از بیمار در برابر بیماریای که به آن مبتلا شده یا در معرض ابتلا به آن قرار دارد
-
palliative treatment, palliative care, palliative therapy
درمان تسکینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی درمان با هدف کاهش و تسکین درد و فشار روانی آن و نه علاج بیماری
-
supportive treatment, supporting treatment
درمان حمایتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی درمان با هدف حفظ توان بیمار
-
Rogerian therapy
درمان راجرزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی رواندرمانی مُراجعمحور که کارل راجرز آن را مطرح کرده است و مبتنی بر درک همدلانه و خودشکوفایی و خودشناسی مُراجع است
-
suppressive therapy
درمان سرکوبگرانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] گونهای از رواندرمانی که سازوکارهای دفاعی مُراجع را تقویت میکند و بیشتر بر سرکوب تجارب و احساسات تأکید دارد
-
surface therapy
درمان سطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی رواندرمانی که به جای تمرکز بر کشف و تحلیل انگیزههای ناخودآگاه و زیربنایی، به کاهش فشارهای روانی مُراجع و تعدیل نگرشها و الگوهای رفتاری او میپردازد
-
symptomatic treatment, expectant treatment
درمان علامتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] نوعی درمان که در آن صرفاً به کاهش یا رفع علائم ناراحتکنندۀ بیماری میپردازند بیآنکه علت وجودی آن را برطرف کنند
-
hard core
درمانگریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ویژگی بیمار یا معتادی که تمایلی به تغییر ندارد و بهسختی خود را در اختیار مراکز خدمات بهداشتی قرار میدهد
-
refractory
سختدرمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] مقاوم در برابر درمان
-
therapeutic atmosphere
جَوِّ درمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فضای مطلوبی که در آن درمانگر به مُراجع توجه مثبت غیرمشروط (unconditional positive regard) دارد و مُراجع آزادانه احساسات و هیجانهایش را بروز میدهد
-
cycle fecundity
بارآوری دورۀ درمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] احتمال باردار شدن در حین اقدامات انجامشده در یک دورۀ قاعدگی که به درصد بیان میشود