درونپوستی 2intradermal, intracutaneous, intradermicواژههای مصوب فرهنگستانویژگی نوعی دارورسانی که در آن دارو به درون پوست تزریق میشود
تزریق درونپوستیintradermal injection, intradermic injection, intracutaneous injectionواژههای مصوب فرهنگستانتزریق مادۀ دارویی در بین لایههای پوست
پوست درونیinner barkواژههای مصوب فرهنگستانلایهای فعال از بافتهای آبکش و بُنلاد که میان بافت چوبی و بافت چوبپنبهای قرار دارد
تزریق درونپوستیintradermal injection, intradermic injection, intracutaneous injectionواژههای مصوب فرهنگستانتزریق مادۀ دارویی در بین لایههای پوست