لغتنامه دهخدا
عفو. [ ع َ ف ُوو ] (ع ص ) مردبسیار عفوکننده و درگذرنده از گناه . (منتهی الارب ). عافی و بسیار عفوکننده ، و آن فعول به معنی فاعل است . (از اقرب الموارد). درگذارنده و پوشنده ٔ گناهان . (مهذب الاسماء). پوشنده ٔ گناه . (السامی ). بسیار درگذرنده از گناه کسی . (غیاث اللغات ). || صف