دردادلغتنامه دهخدادرداد. [ دِ ] (اِخ ) صورتی و تلفظی است تیرداد را که نام یکی از پسران خسروپرویز بوده است . (از تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2594).
گذردادthroughputواژههای مصوب فرهنگستانمقدار اطلاعاتی که از جایی به جای دیگر منتقل یا در مدتی معین پردازش میشود
بخارمِهsteam fogواژههای مصوب فرهنگستانتشکیل مه در تودههوای سرد و پایدار براثر تبخیر سطحی سریع آب گرم در زیر آن متـ . بخارتُنُکمِه steam mist دریاتُنُکمِه sea mist دریادود sea smoke آبدود water smoke