دریای سیاهلغتنامه دهخدادریای سیاه . [ دَرْ ی ِ ] (اِخ ) بحرالاسود. بحر اسود. دریایی واقع در جنوب شرقی اروپا منشعب از بحرالروم (مدیترانه ). حد فاصل بین آسیا و اروپا. مساحت آن در حدود 413/400 کیلومتر مربع و حداکثرعمقش حدود 2/240 متر
غولتلماسهdraaواژههای مصوب فرهنگستانساختار تلماسۀ بادی غولآسایی که ممکن است ارتفاع آن حدود 400 متر و طول دامنۀ آن بیش از 600 متر باشد
تِنّینDraco, Dra, Dragonواژههای مصوب فرهنگستانهشتمین صورت فلکی بزرگ که به دور قطب شمال آسمان پیچیده است و بخشی از ستارههای آن از بین دب اکبر و دب اصغر میگذرد
پردیس دریایی،پارک دریاییmarine parkواژههای مصوب فرهنگستانپردیسی شامل بخشی از دریا غالباً برای حفاظت از زیستگاهی خاص و حفظ پایداری بومسازگان موجوداتی که در آن زندگی میکنند
آدمبهدریا! ،هشدار آدمبهدریاman overboardواژههای مصوب فرهنگستانپیام هشداری که در هنگام سقوط فرد از روی شناور به داخل دریا برای کمکرسانی سریع بر روی شناور اعلام میشود
دریای سیاه شمالیلغتنامه دهخدادریای سیاه شمالی . [ دَرْ ی ِ هَِ ش َ / ش ِ ] (اِخ ) بحر اسود شمالی . دریای شمال . دریای ورنگ .دریای برنگ . رجوع به بحر اسود شمالی ذیل بحر شود.
خوک دریایی سیاهPhocoena spinipinnisواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ خوکدریائیان و راستۀ آببازسانان که پشت آن خاکستری تیره یا سیاه و شکمش کمی روشنتر است و پس از مرگ کاملاً سیاه میشود
کبوتر دریایی سیاهProcellaria parkinsoniواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از کبوتردریائیان و راستۀ کبوتردریاییسانان با پرهای خاکستری تیرۀ مایل به سیاه
پرستوی دریایی سیاه حقیقیChlidonias niger nigerواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ کاکائیان و راستۀ سلیمسانان با جثۀ کوچک و نسبتاً سیاه
دریای کرزلغتنامه دهخدادریای کرز. [ دَرْ ی ِ ک ُ ] (اِخ ) دریای سیاه . دریای بنطس . رجوع به بنطس و دریای سیاه در ردیفهای خود شود.
دریای کرزیانلغتنامه دهخدادریای کرزیان . [ دَرْ ی ِ ک ُ ] (اِخ ) دریای سیاه . دریای بنطس . رجوع به بنطس و دریای سیاه در ردیفهای خود شود.
دریای بنطشلغتنامه دهخدادریای بنطش . [ دَرْ ی ِ ب ُ طُ ] (اِخ ) دریای بنطس . دریای سیاه . رجوع به بنطش و دریای سیاه در ردیف خود شود.