درساعتلغتنامه دهخدادرساعت . [ دَ ع َ ] (ق مرکب ) فی الفور. (غیاث ) (آنندراج ). فوراً. درحال . فوری .بالفور. آناً. دردم . دروقت . فی الحال : اﷲاﷲ خداوند فریاد رسد مرا، امیر گفت : ر
ضریب ساعت اوجpeak-hour factor, peak-hour conversion factorواژههای مصوب فرهنگستاننسبت حجم تردد در ساعت اوج به حداکثر شدت جریان در طول یک دورۀ انتخابی، معمولاً 15 دقیقه، در ساعت اوج