دزدانیدنلغتنامه دهخدادزدانیدن . [ دُ دَ ] (مص ) دزدیدن کنانیدن . دزدیدن فرمودن . (ناظم الاطباء). بدزدیدن دادن . (از تحفه ٔ اهل خراسان ) (یادداشت مرحوم دهخدا).