خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دست کوته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دست به دست گشتن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
currency
-
راست دست و چپ دست
دیکشنری فارسی به انگلیسی
ambidextrous
-
دست به دست هم دادن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
co-operate, concur, conspire, cooperate, join
-
این دست آن دست کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
dillydally, dither
-
چپ دست
دیکشنری فارسی به انگلیسی
left-handed, left-hander, southpaw
-
چیره دست
دیکشنری فارسی به انگلیسی
adept, able, accomplished, ambidextrous, deft, dominant, handy, hotshot, master, skilled, skillful, versed, wizard, masterful
-
راست دست
دیکشنری فارسی به انگلیسی
right-handed
-
سبک دست
دیکشنری فارسی به انگلیسی
light-handed
-
کار دست
دیکشنری فارسی به انگلیسی
handmade
-
کج دست
دیکشنری فارسی به انگلیسی
light-fingered, thievish
-
تهی دست
دیکشنری فارسی به انگلیسی
empty-handed
-
تند دست
دیکشنری فارسی به انگلیسی
light
-
دور دست
دیکشنری فارسی به انگلیسی
afield, far-flung, far-off, outlying
-
پیش دست
دیکشنری فارسی به انگلیسی
forearm
-
دست (بازی)
دیکشنری فارسی به انگلیسی
trick