هم دستانیلغتنامه دهخداهم دستانی . [ هََ دَ ] (حامص مرکب ) موافقت . (یادداشت مؤلف ). هم داستانی . رجوع به هم داستانی شود.
باب دستانیلغتنامه دهخداباب دستانی . [ دَ ] (اِخ ) ابوالحسن علی بن حسن بن نصربن خراسان بن عبداﷲ باب دستانی ، فقیهی حنفی وفاضلی موثق بود و در صفر سال 368 هَ . ق . در سمرقنددرگذشت . (از معجم البلدان ). ابوالحسن علی بن حسن بن نصربن خراسان بن عبداﷲبن طلحةبن قیس بن ثعلبة
باب دستانیلغتنامه دهخداباب دستانی . [ دَ ] (ص نسبی ) منسوب بباب دستان .رجوع به باب دستان شود. (معجم البلدان ) (سمعانی ).
بیدشتانی تخمدانزادovarian amenorrheaواژههای مصوب فرهنگستانبیدشتانی ناشی از کمبود هورمونهای تخمدانی
یائسگی پیشرسmenopause praecox, premature menopause, premature ovarian failure, climacterium praecoxواژههای مصوب فرهنگستانقطع پیشرس تخمکگذاری و چرخههای دشتانی پیش از چهلسالگی
نشانگان سهگانۀ زنان ورزشکارfemale athlete triadواژههای مصوب فرهنگستاننشانگانی شامل بیدشتانی و کاهش تراکم مواد کانی استخوان و کمبود انرژی در زنانی که به ورزش حرفهای اشتغال دارند متـ . سهگانه 1 triad
دُشدشتانیdysmenorrheaواژههای مصوب فرهنگستاندشتان یا قاعدگی آزاردهنده و همراه با درد متـ . قاعدگی دردناک difficult menstruation