دفاعلغتنامه دهخدادفاع . [ دَف ْ فا ] (ع ص ) سخت دفع کننده : رجل دفاع عن عرضه ؛ مردی ناموس پرست . (یادداشت مرحوم دهخدا). کثیرالدفع. (اقرب الموارد). || کسی که استخوان کاسه را یک سو کند تا بجای وی گوشت پاره آید. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
دفاعلغتنامه دهخدادفاع . [ دَ ] (ع اِ) به صورت معرفه ، علم است مر ماده گوسپند را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
دفاءةلغتنامه دهخدادفاءة. [ دَ ءَ ] (ع مص ) به معنی مصدر دفاء است . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به دَفاء شود.