خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دلاور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
دلاور
فرهنگ نامها
(تلفظ: del āvar) (به مجاز) شجاع و جنگجو ؛ (در قدیم) گستاخ .
-
جستوجو در متن
-
گرد
فرهنگ نامها
(تلفظ: gord) دلیر ، پهلوان ، دلاور ، شجاع .
-
تکین
فرهنگ نامها
(تلفظ: takin) (ترکی) (= تگین) (در قدیم) دلاور ، پهلوان .
-
اخشید
فرهنگ نامها
(تلفظ: axšid) (در اعلام) نام دلاور و راد مردی از طبرستان .
-
شرزین
فرهنگ نامها
(تلفظ: šarzin) (شرز = شرزه به معنی قوی ، نیرومند (به مجاز) شجاع ، دلاور + ین (نسبت)) ، روی هم به معنی نیرومند و قوی ؛ (به مجاز) شجاع و دلاور .
-
برنا
فرهنگ نامها
(تلفظ: bornā) جوان ؛ (در قدیم) شاب ، ظریف ، خوب ، نیک ، دلاور .
-
فارس
فرهنگ نامها
(تلفظ: fāres) (عربی) (در قدیم) سوار بر اسب و (به مجاز) دلاور ، جنگجو .
-
ضرغام
فرهنگ نامها
(تلفظ: zarqām) (عربی ، ضِرغام) (در قدیم) شیر درنده ؛ (به مجاز) پهلوان دلاور .
-
سهراب
فرهنگ نامها
(تلفظ: sohrāb) دارندهی آب و رنگ سرخ ، سرخاب ؛ (در اعلام) پسر دلاور رستم از دختران پادشاه سمنگان .
-
امیراصلان
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir aslān) (عربی ـ ترکی) پادشاه چون شیر ، حاکم دلاور ، فرمانده و سردار چون شیر .
-
امیربهادر
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir bahādor) (عربی ـ ترکی) پادشاه شجاع و دلاور ، امیر دلیر ، سردار شجاع.
-
امیرعباس
فرهنگ نامها
(تلفظ: amir abbās) (عربی) (به مجاز) امیر شجاع و دلاور ، پادشاه و حاکم چون شیر و ... .
-
آزرمجو
فرهنگ نامها
(تلفظ: āzarmju) جوینده آزرم ، با ادب ، با شرم و حیا ؛ با تقوی ، با فضیلت ، دلاور ، عادل .
-
ارشان
فرهنگ نامها
(تلفظ: aršān) دلیر ، دلاور ، درست؛ (در اعلام) نام پسر اردشیر دوم و نام پسر ارته باز که یونانیان وی را 'آرسنیس' نوشته اند.