خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دلجو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دلجو
/delju/
معنی
۱. دلخواه؛ پسندیده؛ شایسته.
۲. نوازشکننده.
۳. تسلیدهنده.
۴. مهربان.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
دلپذیر، دلپرور، دلچسب، دلنواز، عطوف، مهربان، ناز ≠ دلازار
دیکشنری
affable
-
جستوجوی دقیق
-
دلجو
فرهنگ نامها
(تلفظ: del ju) (به مجاز) خوب ، زیبا پسندیده ؛ (در قدیم) تسلی دهندهی دل ، غم خوار ، عاشق ، معشوق .
-
دلجو
واژگان مترادف و متضاد
دلپذیر، دلپرور، دلچسب، دلنواز، عطوف، مهربان، ناز ≠ دلازار
-
دلجو
لغتنامه دهخدا
دلجو. [ دِ ] (نف مرکب ) دل جوی . دلجوینده . جوینده ٔ دل . تسلی دهنده و آرامش دهنده ٔ دل . رجوع به دلجوی شود. || مرغوب . مطلوب . پسندیده . شایسته . موافق . (ناظم الاطباء) : طبع دلجو خوشتر از گنج زر و کان گهرخوی نیکو بهتر از شاهی و ملک بیکران .فرخی .
-
دلجو
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) ‹دلجوی› [مجاز] delju ۱. دلخواه؛ پسندیده؛ شایسته.۲. نوازشکننده.۳. تسلیدهنده.۴. مهربان.
-
دلجو
دیکشنری فارسی به انگلیسی
affable
-
دلجو
دیکشنری فارسی به عربی
لطيف
-
جستوجو در متن
-
affable
روانشناسی
مهربان ، دلجو ، خوش برخورد ، خوشخو
-
دل نواز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [مجاز] delnavāz نوازشدهندۀ دل؛ دلارام؛ دلپذیر؛ دلجو.
-
دلچسب
واژگان مترادف و متضاد
دلاویز، دلپذیر، دلپسند، دلجو، دلخواه، دلکش، دلنشین، دلنواز، مطبوع، مطلوب
-
دلنواز
واژگان مترادف و متضاد
خاطرنواز، دلبند، دلپذیر، دلجو، دلچسب، محبوب، مشفق، مهربان ≠ دلگداز
-
دلجوئی
لغتنامه دهخدا
دلجوئی . [ دِ ] (حامص مرکب ) دلجویی . عمل دلجو. رجوع به دلجویی در ردیف خود شود.
-
affable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قابل اعتماد، دلجو، خوش برخورد، مهربان، خوش محضر، خوشخو، خوشرفتار، خوشرو
-
جو
فرهنگ فارسی عمید
(بن مضارعِ جُستن) ‹جوی› ju ۱. =جُستن۲. جوینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): جنگجو، دلجو، صلحجو، نامجو.۳. جوییدن (در ترکیب با کلمۀ دیگر): جستجو، پرسوجو.
-
ناز
واژگان مترادف و متضاد
۱. ادا، اطوار، دلال، شیوه، عشوه، غمزه، غنج، قر، کرشمه ۲. جمیل، خواستنی، دلجو، ظریف، قشنگ، محبوب، نازنین ۳. تفاخر، فخر، نازش ۴. دلجویی، ملاطفت، نوازش ۵. آسایش، رفاه، نعمت ≠ نیاز