دمستانیلغتنامه دهخدادمستانی . [ دَ م ِ ] (اِخ ) احمدبن حسن بن علی دمستانی . او راست :انتخاب الجید من تنبیهات السید. (یادداشت مؤلف ).
دمستانیلغتنامه دهخدادمستانی . [ دَ م ِ ] (ص نسبی ) منسوب است به دمستان که قریه ای است از بحرین . (یادداشت مؤلف ).
حسن دمستانیلغتنامه دهخداحسن دمستانی . [ ح َ س َ ن ِ دَ م ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن خلف بن ابراهیم بحرینی دمستانی که پیش از 1191 هَ . ق . درگذشته است . او راست : چند ارجوزه در امامت و جز آن . (ذریعه ج 1 ص <span class="hl" dir="ltr
دمستانلغتنامه دهخدادمستان . [ دَ م ِ ] (اِخ ) نام یکی از قراء بحرین ، و از آنجاست احمدبن الحسن بن علی دمستانی . (یادداشت مؤلف ). قریه ای است پنج فرسنگی میانه ٔ جنوب و مغرب منامه . (از فارسنامه ٔ ناصری ).
حسن دمستانیلغتنامه دهخداحسن دمستانی . [ ح َ س َ ن ِ دَ م ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن خلف بن ابراهیم بحرینی دمستانی که پیش از 1191 هَ . ق . درگذشته است . او راست : چند ارجوزه در امامت و جز آن . (ذریعه ج 1 ص <span class="hl" dir="ltr
دمستانلغتنامه دهخدادمستان . [ دَ م ِ ] (اِخ ) نام یکی از قراء بحرین ، و از آنجاست احمدبن الحسن بن علی دمستانی . (یادداشت مؤلف ). قریه ای است پنج فرسنگی میانه ٔ جنوب و مغرب منامه . (از فارسنامه ٔ ناصری ).
حسن دمستانیلغتنامه دهخداحسن دمستانی . [ ح َ س َ ن ِ دَ م ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن خلف بن ابراهیم بحرینی دمستانی که پیش از 1191 هَ . ق . درگذشته است . او راست : چند ارجوزه در امامت و جز آن . (ذریعه ج 1 ص <span class="hl" dir="ltr