جای دندانلغتنامه دهخداجای دندان . [ ی ِدَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) گوشتی که دندانها از آن روید و بعربی لثه خوانند. (بهار عجم ) : آن زمانم که حسرت نان بودجای نانم بکام دندان بوداین زمانم که نان در انبانست جای دندان بجای دندانست .شعوری
انبار با جوّ مهارشدهcontrolled atmosphere storage, CA 1واژههای مصوب فرهنگستانانبار مواد غذایی در محفظهای که فشار هوا و رطوبت آن دقیقاً مهار شده است
رویش دندانtooth eruption, eruptionواژههای مصوب فرهنگستانمرحلهای از دندانزایی که در آن دندان از حجرۀ استخوانی (bone crypt) پیرامونش خارج میشود و با کنار زدن مخاط به داخل حفرۀ دهان راه مییابد