دنداریلغتنامه دهخدادنداری . [ دَ ] (اِ) نوعی خرماست . (لغت محلی بلوچستانی ، نیک شهر). (یادداشت مؤلف ).
دینداریلغتنامه دهخدادینداری . (حامص مرکب ) عمل دیندار. دیانت . تدین : لاف دینداری زنم چون صبح آخر ظاهرست کاندرین دعوی ز صبح اولین کاذب ترم . خاقانی .بحکم نیکو سیرتی بهرام بن هرمز و دینداری و علم و عدل او. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص <spa