دُشپروردگی کِشَنگیmyotonic dystrophy, dystrophia myotonica, myotonia atrophica, Steinert diseaseواژههای مصوب فرهنگستانبیماری وراثتی و کندپیشروندهای که در آن کمکشَنگی ماهیچهها با کاهیدگی آنها و آبمروارید و طاسی جلوی سر و ناهنجاریهای قلبی و عروقی همراه است
دعوسلغتنامه دهخدادعوس . [ دَ ] (ع ص ) نیک درآینده در کارزار، گویند: رجل دعوس . (از منتهی الارب ). مقدام . (اقرب الموارد).
ذوحظلغتنامه دهخداذوحظ. [ ح َظْ ظ ] (ع ص مرکب ) صاحب بهره : و در قرآن کریم آمده است : فخرج علی قومه فی زینته قال الذین یریدون الحیوة الدنیا یا لیت لنا مثل ما اوتی قارون انه لذو حظّ عظیم . (قرآن 28 /
دحسلغتنامه دهخدادحس . [ دَ ] (ع اِ) دردی که ناخن ازو بیفتد. (مهذب الاسماء). || کشتزاری که پر از دانه باشد. (منتهی الارب ).
دحاسلغتنامه دهخدادحاس . [ دَح ْ حا / دُ حا ] (ع اِ) کرمی است زردرنگ که در جایهای نرم و نمناک مغاکها سازد و طفلان آن را جهت شکار گنجشکان در دامها می بندند. ج ، دحاحیس . (منتهی الارب ). جنبنده ای که در ریگ پنهان شود. ج ، دحاحیس . (مهذب الاسماء).