دوازدهمیلغتنامه دهخدادوازدهمی . [ دَ دَ هَُ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) دوازدهم . هر چیزی که شامل دوازده باشد. (ناظم الاطباء). که در مرتبه ٔدوازدهم جای دارد. رجوع به دوازده و دوازدهم شود.
دوازدهملغتنامه دهخدادوازدهم . [ دَ دَ هَُ ] (عدد ترتیبی ، ص نسبی ) دوازدهمین . آنکه یا آنچه در مرتبه ٔ دوازده قرار دارد: امام دوازدهم حضرت مهدی است . ماه دوازدهم اسفند است . (از یادداشت مؤلف ). رجوع به دوازده شود.
پی دوازدهملغتنامه دهخداپی دوازدهم .[ ی ِ دَ دَ هَُ ] (اِخ ) (پاسلی ) پاپ مسیحی وی از 1939 م . بمسند پاپی نشست .
دوازدهمینلغتنامه دهخدادوازدهمین . [ دَ دَ هَُ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) دوازدهم . دوازدهمی . رجوع به دوازده و دوازدهمی و دوازدهم شود.
دوازدهمینلغتنامه دهخدادوازدهمین . [ دَ دَ هَُ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) دوازدهم . دوازدهمی . رجوع به دوازده و دوازدهمی و دوازدهم شود.