خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دورافتاده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دورافتاده
/dur[']oftāde/
معنی
۱. آنکه یا آنچه در محل دور قرار گرفته.
۲. ویژگی زمین یا خانهای که از آبادی و از مردم دور باشد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بیکس، غریب
۲. بعید، پرت، دوردست، متروک
۳. دنج، ≠ قریب، نزدیک
دیکشنری
back, remote, remotely
-
جستوجوی دقیق
-
دورافتاده
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیکس، غریب ۲. بعید، پرت، دوردست، متروک ۳. دنج، ≠ قریب، نزدیک
-
outlier 2
دورافتاده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] مشاهدهای که تفاوت بسیار زیادی با سایر مشاهدات مجموعۀ دادهها داشته باشد
-
دورافتاده
لغتنامه دهخدا
دورافتاده . [ اُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) دورمانده از کسی یا جایی : غریب ؛ دورافتاده از مسکن . (دهار).- دورافتاده از وطن ؛ جلای وطن کرده . (یادداشت مؤلف ). || کنایه از کسی است که حقیقت را خوب نمی تواند درک کند. (از آنندراج ) : مه برآمد بررخش گفتم که ...
-
دورافتاده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) dur[']oftāde ۱. آنکه یا آنچه در محل دور قرار گرفته.۲. ویژگی زمین یا خانهای که از آبادی و از مردم دور باشد.
-
دورافتاده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
back, remote, remotely
-
دورافتاده
دیکشنری فارسی به عربی
بعيدا
-
واژههای مشابه
-
دورافتاده ترین
دیکشنری فارسی به انگلیسی
outmost
-
دورافتاده کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
isolate
-
روستای دورافتاده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
burg
-
زیستگاه دورافتاده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
settlement
-
جای دورافتاده
دیکشنری فارسی به عربی
رکود
-
رفتن به جای دورافتاده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
retire
-
جای دورافتاده و کم جمعیت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
backwoods
-
درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
دیکشنری فارسی به عربی
مفرقعات