لغتنامه دهخدا
دوراندیش . [ اَ ] (نف مرکب ) مآل بین . نقیض عجول . (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ). عاقل و دوربین . (آنندراج ). گربز. (لغت فرس اسدی ). مطلع و با بصیرت و پیش بین . (ناظم الاطباء). پایان نگر. عاقبت اندیش . مآل اندیش . آتیه بین . عاقبت بین . (یادداشت مؤلف ) <span