دوراُفت بیهنجاریanomaly offsetواژههای مصوب فرهنگستانطرح یا روند ویژهای از بیهنجاریها که با بیهنجاریهای مجاور یا پیرامونی تفاوت دارد
گسترش دوراُفت بهخطinline offset spread, inline offsetواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آرایش لرزهای که در آن چشمه از نزدیکترین گیرندۀ فعال به مقدار قابل توجهی در امتداد خط گسترش دور شده باشد
لرزهنگاری قائم دوراُفتیoffset vertical seismic profiling, offset VSPواژههای مصوب فرهنگستاننوعی لرزهنگاری قائم که در آن چشمه در فاصلۀ معینی از دهانۀ چاه و گیرنده در عمقهای مختلف چاه قرار میگیرد
دوراُفت بیهنجاریanomaly offsetواژههای مصوب فرهنگستانطرح یا روند ویژهای از بیهنجاریها که با بیهنجاریهای مجاور یا پیرامونی تفاوت دارد
گسترش دوراُفت بهخطinline offset spread, inline offsetواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آرایش لرزهای که در آن چشمه از نزدیکترین گیرندۀ فعال به مقدار قابل توجهی در امتداد خط گسترش دور شده باشد
لرزهنگاری قائم دوراُفتیoffset vertical seismic profiling, offset VSPواژههای مصوب فرهنگستاننوعی لرزهنگاری قائم که در آن چشمه در فاصلۀ معینی از دهانۀ چاه و گیرنده در عمقهای مختلف چاه قرار میگیرد
گردآورد همتصویرcommon-image gatherواژههای مصوب فرهنگستانمجموعة ردلرزهها با دوراُفتها یا زاویههای مختلف که اختلاف زمان سیر آنها با توجه به دوراُفتِ صفر تعدیل شده است
نگاشت سرعتvelocity profile, X2_T2واژههای مصوب فرهنگستاننوعی نگاشت لرزهای حاصل از گسترشی بسطیابنده که برای ثبت امواج بازیابی در محدودۀ وسیعی از دوراُفتها طراحی شده است و از اطلاعات زمانـ دوراُفت آن میتوان سرعت امواج را تعیین کرد
دوراُفت بیهنجاریanomaly offsetواژههای مصوب فرهنگستانطرح یا روند ویژهای از بیهنجاریها که با بیهنجاریهای مجاور یا پیرامونی تفاوت دارد
گردآورد همدوراُفتcommon-offset gather, common-range gatherواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از ردهای لرزه که در فاصلۀ یکسانی از چشمه ثبت شدهاند