آماجهdartواژههای مصوب فرهنگستانهدفی تمرینی و هوایی که بهوسیلۀ هواگرد در منطقۀ تیراندازی ضدهوایی قرار میگیرد و پدافند زمینبههوا و هواگرد آن را هدف قرار میدهند
دوگردلغتنامه دهخدادوگرد. [ دَ گ ِ ] (اِ) ساخ . زجرد معرب آن است و ظاهراً به معنی چای است . (از یادداشت مؤلف ). رجوع به زجرد و ساخ شود.
دیوریتلغتنامه دهخدادیوریت . [ ی ُ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی سنگ آذرین دانه درشت که اساساً مرکب از فلدسپات کجشکافت و «هورنبلند» بضمیمه ٔ اوژیت می باشد. (دائرة المعارف فارسی ).
کدورتلغتنامه دهخداکدورت . [ ک ُ رَ ] (ع اِمص ) کدورة. تیرگی و آلودگی و ناپاکی آب . (ناظم الاطباء). آلودگی و ناپاکی .مقابل صفا و صفوت . (فرهنگ فارسی معین ) : داد صفاهان ز ابتدام کدورت گرچه صفا باشد ابتدای صفاهان . خاقانی .کدورت روز ز