کارخانة لبنیاتdairy factory, creamery, dairyواژههای مصوب فرهنگستانواحدی تولیدی که در آن فراوردههای شیری تولید میشود
پخشینۀ لبنیdairy spreadواژههای مصوب فرهنگستانپخشینهای که پایۀ آن چربی شیر است و میزان چربی آن کمتر از کره است
پیغذای لبنیdairy dessertواژههای مصوب فرهنگستانپیغذایی آمادۀ مصرف، ازجمله انواع بستنی خامهای و پنیرهای تازه و شیرخاگین، که از فراوردههای شیری مانند خامه و شیر و ماست تهیه شده باشد
فراوردۀ لبنیdairy productواژههای مصوب فرهنگستانهر فراوردۀ غذایی که از شیر تهیه شود متـ . فراوردۀ شیری milk product
نوشابۀ لبنیdairy beverageواژههای مصوب فرهنگستاننوشابهای که عمدتاً از شیر و فراوردههای آن تهیه میشود
جوانیاتjuvenilia, juvenilia worksواژههای مصوب فرهنگستانآثار دورۀ کودکی یا جوانی یک نویسنده یا هنرمند متـ . آثار دورۀ جوانی
شاهد ایزدخواستیلغتنامه دهخداشاهد ایزدخواستی . [ هَِ دِ زَ ] (اِخ ) نام او آقامیرمحمد مؤمن و فرزند سید ابوالقاسم است . در قریه ٔ ایزدخواست از توابع فارس بدنیا آمد از سادات صحیح النسب بود و در شیراز تحصیل کرد. هدایت در مجمع الفصحاء مینویسد: در دوره ٔ جوانی با او دوستی داشته است . شاید پیش از هدایت درگذشت
دورهلغتنامه دهخدادوره . [ دُ رِ ] (اِخ ) گوستاو. رسام و حکاک فرانسوی (1832 - 1883 م .) استاد بزرگ حکاکی روی چوب . (فرهنگ فارسی معین ).
دورهلغتنامه دهخدادوره . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) مرتبان کوچک . (ناظم الاطباء) (از برهان ) (فرهنگ جهانگیری ). مرتبان کوچک که در میان آن شهد و معجون نگاهدارند. (غیاث ) (آنندراج ).
دورهفرهنگ فارسی عمید۱. گردش؛ گردش گرد چیزی؛ یکدور گردیدن؛ یکبار گردیدن.۲. (اسم) عهد و زمان.۳. (موسیقی) [قدیمی] اُکتاو؛ گام.
دورهلغتنامه دهخدادوره . [ دَ / دُو رَ / رِ ] (از ع ، اِ) پیرامون . پیرامن . گرد. گرداگرد. دور. حول . (یادداشت مؤلف ). || دایره . (ناظم الاطباء) (برهان ) (شرفنامه ٔ منیری ). دور. گردش دایره وار امری یا چیزی .- <span class
ریقان دورهلغتنامه دهخداریقان دوره . [ دُ رَه ْ ] (اِخ ) دهی از بخش چگنی شهرستان خرم آباد. دارای 300 تن سکنه . آب آن از چشمه ٔ دوره و محصول عمده ٔ آنجا غلات و حبوب و لبنیات و صنایع دستی زنان سیاه چادر و جل بافی است . راه آن ماشین رو و ساکنان آن از طایفه ٔ بهرامی و چ
سراب دورهلغتنامه دهخداسراب دوره . [ س َ دُ رَه ْ ] (اِخ ) دهی است مرکز دهستان از بخش چگنی شهرستان خرم آباد. راه اتومبیل رو خرم آباد بکوهدشت از وسط این آبادی عبور می نماید. آب آنجا از سراب دوره تأمین می شود. محصول آنجا غلات ، حبوب ، لبنیات . هوای آنجا معتدل و دارای 300</
سراب دورهلغتنامه دهخداسراب دوره . [ س َ دُ رَه ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش چگنی شهرستان خرم آباد. این دهستان در قسمت مرکزی بخش واقع شده است و محدود است از شمال به سفیدکوه ، از جنوب برودخانه ٔ خرم آباد، از خاوربه دهستان ناوه کش ، از باختر بدهستان سماق . موقعیت طبیعی تپه ماهور، کوهستانی . هوای
گندورهلغتنامه دهخداگندوره . [ گ َ رَ / رِ ] (اِ) کندوره . گندور. گندوری . گندوله . رجوع به هر یک از کلمات مذکور شود.
کندورهلغتنامه دهخداکندوره . [ ک َ رَ / رِ ] (اِ) سفره ٔ چرمین . (برهان ) سفره باشد. (صحاح الفرس ). سفره ای بزرگ که آن را دستار خوان می گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا). دستار خوان . سفره . کندوری .(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || پیش انداز و آن پارچه ای باشد که در