قشلاق دوزلولغتنامه دهخداقشلاق دوزلو. [ ق ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان افشاریه ٔ ساوجبلاغ بخش کرج شهرستان تهران واقعدر 36 هزارگزی باختر کرج و 15 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ کرج به قزوین . این ده در تپه ماهور واقع است و هوائی معتدل دارد. سکن
ذوظللغتنامه دهخداذوظل . [ ظِل ل ] (ع ص مرکب ) دارای سایه . بلد ذوظل ؛ در اصطلاح اهل هیئت آن است که سایه ٔ مستوی مقیاس در همه سال به یک سمت شمال یا جنوب بایستد و یا سایه گرد مقیاس بگردد و دومی را ذوظل دائر گویند. مقابل ذوظلین . رجوع به ذوظلین شود.
داجللغتنامه دهخداداجل . [ ج َ] (اِخ ) نام قصبه ای محکم در خطه ٔ شمال غربی پنجاب در هندوستان . واقع در 29 درجه و 37 دقیقه عرض شمالی و67 درجه و 9 دقیقه طول شرق