دوسویه 2stereophonic 2, stereoواژههای مصوب فرهنگستانویژگی نوعی ضبط یا پخش صدا که در آن از دو راستا برای ضبط یا پخش استفاده میشود
بازبینی دوسویهcrosscheck/cross-checkواژههای مصوب فرهنگستانپیامها و دستورالعملهای کوتاهی که برای تأیید اجرای عملیات بین خدمة پرواز رد و بدل میشود
تبار دوسویهbilateral descent, cognatic descent, cognate 1, consanguineal descentواژههای مصوب فرهنگستانتباری که هم از جانب مادر و هم از جانب پدر تعیین میشود
مرکب دوسویهappositive compound, appositiveواژههای مصوب فرهنگستاننوعی واژۀ مرکب که عناصر سازندۀ آن به مصداقی واحد در جهان خارج دلالت میکنند متـ . دوسویه 1 appositional
بازبینی دوسویهcrosscheck/cross-checkواژههای مصوب فرهنگستانپیامها و دستورالعملهای کوتاهی که برای تأیید اجرای عملیات بین خدمة پرواز رد و بدل میشود
پیشبَر دوسویهbidirectional promoterواژههای مصوب فرهنگستانپیشبَر دوگانهای که در دو جهت مخالف هم از دِنا رونویسی میکند
تبار دوسویهbilateral descent, cognatic descent, cognate 1, consanguineal descentواژههای مصوب فرهنگستانتباری که هم از جانب مادر و هم از جانب پدر تعیین میشود
تقارن دوسویهbilateral symmetry, bilateral body symmetryواژههای مصوب فرهنگستانتقارن طولی ساختار بدن جانور بهصورتیکه هر قسمت تقریباً تصویر آیینهای طرف دیگر است