خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوشنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
دوشنه
/dušane/
معنی
=دوشه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
دوشنه
لغتنامه دهخدا
دوشنه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) ظرفی که در آن شیر دوشند. (ناظم الاطباء) (از لغت محلی شوشتر) (از برهان ) (از انجمن آرا) (آنندراج ).
-
دوشنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] dušane =دوشه
-
جستوجو در متن
-
duchesnea
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوشنه
-
دوشه
لغتنامه دهخدا
دوشه . [ ش َ / ش ِ ] (ص نسبی ) منسوب به دوش (ریشه ٔ ماضی دوشیدن ). || (اِ مرکب ) ظرف و خنور که در آن شیر دوشند. دوشنه . و غالباً به صورت مرکب بکار رود چون شیردوشه . گاودوشه . (ازیادداشت مؤلف ). به معنی دوشنه است که ظرف شیر دوشیدن باشد. (برهان ) (از ...