دوقطبی مایلinclined dipoleواژههای مصوب فرهنگستاندوقطبی مرکزی کلی که مؤلفههای سهگانۀ آن در راستای محور چرخش زمین و در طولهای جغرافیایی صفر و نود قرار دارند
برهمکنش دوقطبی ـ دوقطبیdipole-dipole interactionواژههای مصوب فرهنگستانبرهمکنش بینِمولکولی یا درونمولکولی مولکولها یا گروههایی که گشتاور دوقطبی الکتریکی دائمی دارند
آرایۀ دوقطبی ـ دوقطبیdipole-dipole array, double dipole arrayواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای الکترودی که در آن یک دوقطبی جریان را به زمین میفرستد و دوقطبی مجاور اختلاف پتانسیل را اندازهگیری میکند
دوقطبیdipoleواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای از بارهای الکتریکی مثبت و منفی که مرکز توزیع بارهای مثبت آن بر مرکز توزیع بارهای منفی منطبق نیست، ولی سامانه درمجموع بیبار است متـ . دوقطبی الکتریکی electric dipole
حلقهزایی دوقطبیdipolar cycloadditionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی حلقهزایی که شامل ترکیبات 1 و 3- دوقطبی باشد
دوقطبیdipoleواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای از بارهای الکتریکی مثبت و منفی که مرکز توزیع بارهای مثبت آن بر مرکز توزیع بارهای منفی منطبق نیست، ولی سامانه درمجموع بیبار است متـ . دوقطبی الکتریکی electric dipole
حلقهزایی دوقطبیdipolar cycloadditionواژههای مصوب فرهنگستاننوعی حلقهزایی که شامل ترکیبات 1 و 3- دوقطبی باشد
دوقطبیdipoleواژههای مصوب فرهنگستانسامانهای از بارهای الکتریکی مثبت و منفی که مرکز توزیع بارهای مثبت آن بر مرکز توزیع بارهای منفی منطبق نیست، ولی سامانه درمجموع بیبار است متـ . دوقطبی الکتریکی electric dipole
برهمکنش دوقطبی ـ دوقطبیdipole-dipole interactionواژههای مصوب فرهنگستانبرهمکنش بینِمولکولی یا درونمولکولی مولکولها یا گروههایی که گشتاور دوقطبی الکتریکی دائمی دارند
تابش دوقطبیdipole radiationواژههای مصوب فرهنگستانتابش الکترومغناطیسی ناشی از نوسان دوقطبی الکتریکی یا مغناطیسی
اشتقاق دوقطبیbipolar leadواژههای مصوب فرهنگستانآرایهای متشکل از دو الکترود که هریک به نقطهای از بدن متصل میشود متـ . گیرانۀ دوقطبی