دووجاواژهنامه آزاددووجّا رفتن به معنی عروسی رفتن یا رفتن به جای شاد است جا آخر کلمه به معنی مکان و دووجّا به معنی عروسی و جای شاد وطرب انگیز میباشد هم معنی کلمه دووتی است
دوزایلغتنامه دهخدادوزای . [ دُ] (نف مرکب ) دوزا. دوزاینده . (از برهان ) (از انجمن آرا). زن که دو بچه از یک شکم آرد. توأمان زاینده .
دوزالغتنامه دهخدادوزا. (نف ) صفت دائمی از دوزیدن . (دوختن ) کسی که دوزد. دوزنده ؛ درا و دوزا. (یادداشت مؤلف ) : ...ای دلبر درّا دوزانیک می بری و خوش می دوزی .رجوع به درا و دوزا شود.
دوزالغتنامه دهخدادوزا. [ دُ ] (نف مرکب ) دوزای . کسی که دوبچه با هم بزاید. که بچه ٔ توأم بزاید. که دو بچه از یک شکم زاید. (از یادداشت مؤلف ). رجوع به دوزای شود.
دوزایلغتنامه دهخدادوزای . (اِ) دورای و مزمارو نایی که مطربان نوازند. (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا) (از برهان ) (از آنندراج ). رجوع به دورای شود.