کلید حذفdelete key, deleteواژههای مصوب فرهنگستانیکی از کلیدهای صفحهکلید رایانه که برای حذف نویسهها از صفحۀ نمایش به کار میرود متـ . حذف 1
دلثلغتنامه دهخدادلث . [ دُ / دُ ل ُ ] (ع اِ ) ج ِ دِلاث . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به دلاث شود.
دلیثلغتنامه دهخدادلیث . [ دَ ] (ع مص ) نزدیک بهم نهادن گام خودرا در رفتار. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ذلتلغتنامه دهخداذلت . [ ذِل ْ ل َ ] (ع مص ) ذُل ّ. ذُلالَة. مذلت . ذَلالَت . خوار شدن . (تاج المصادر بیهقی ). موهون گردیدن . خواری . (نطنزی ). هوان . حقارت . مهانت . زبونی . مقابل ، عزّت . ارج ، ارجمندی : تعزّ من تشاء و تذل ّ من تشاء. (قرآن 26/2).
ژان دلیدلغتنامه دهخداژان دلید. [ دُ ل َ ] (اِخ ) او را ژان بوکلس زون نیز گویند. وی رئیس تعمیدنایافتگان مونستر بود و به طرز فجیعی در 1536 م . مثله و کشته گردید.
آمیزشلغتنامه دهخداآمیزش . [ زِ ] (اِمص ) اسم مصدر و عمل آمیختن . مزاج . مزج . امتزاج . خلط. (دهار). اختلاط. ترکیب : جود و احسان تو بی آمیزش آموزش است هیچ دانا بچه ٔ بط را نیاموزد شناه . سنائی .مر آمیزش گوهران را بگوی سبب چه که چ