دیرخدالغتنامه دهخدادیرخدا. [ دَ خ ُ ] (اِ مرکب ) رئیس دیر. (یادداشت مؤلف ) : در پذیرفتن اسلام بسی سال زدندغازیان بر دبر دیرخدایت تکبیر.سوزنی .