دینیلغتنامه دهخدادینی . (اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه با 146 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
دینیلغتنامه دهخدادینی . (ص نسبی ) منسوب به دین و آیین . مربوط به دین . || دیندار. مرد متدین . دینور : گفت دینی را که این دینار بودکاین فژاگن موش را پروار بود. رودکی .وگر گفت دینی همه بسته گفت بماند همه پاسخ اندر نهفت . <p c
دیانdieneواژههای مصوب فرهنگستاندستهای از ترکیبات آلی که مولکولهای آنها دارای دو پیوند دوگانۀ کربن ـ کربن است
شهپروانۀ مشبکDanaus plexippusواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از شهپروانهایان و راستۀ پروانهسانان که دارای بالهایی حنایی درخشان با انشعابهای درختیشکل سیاه و درخشان است
دنگ دنگلغتنامه دهخدادنگ دنگ . [ دَ دَ ] (اِ صوت ) حکایت صوت کوفتن آهنی به آهن بزرگ دیگر و مانند آن . آواز زنگ بزرگ و کوفتن پتک به سندان و آواز پاندول ساعتهای بزرگ . (یادداشت مؤلف ). دنگ و دنگ . درنگ درنگ .
دینیبکلغتنامه دهخدادینیبک . [ ب ِ ] (اِخ )دهی است از دهستان بزینه رود بخش قیدار شهرستان زنجان با 186 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
دینیزلغتنامه دهخدادینیز. (اِخ ) (در زبان پرتغالی دینیژ) (1261- 1325م .) شاه پرتغال (1279-1325 م .) پسر و جانشین آلفونسوی سوم و مانند پدربزرگش آلفونسوی دهم کاس
دینیبکلغتنامه دهخدادینیبک . [ ب ِ ] (اِخ )دهی است از دهستان بزینه رود بخش قیدار شهرستان زنجان با 186 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
دینیزلغتنامه دهخدادینیز. (اِخ ) (در زبان پرتغالی دینیژ) (1261- 1325م .) شاه پرتغال (1279-1325 م .) پسر و جانشین آلفونسوی سوم و مانند پدربزرگش آلفونسوی دهم کاس
حسام بهاءالدینیلغتنامه دهخداحسام بهاءالدینی . [ ح ُ ب َ ئُدْ دی ] (اِخ ) تیره ای از طائفه ٔ چرام . قسمت دوم از اقسام چهار بنیچه ٔ ایل جاکی کوه کیلویه ٔ فارس . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 89).
حسین آیدینیلغتنامه دهخداحسین آیدینی . [ ح ُ س َ ن ِ ] (اِخ ) ابن علی رومی متکلم حنفی . در مغنیسا در 1313 هَ . ق . 1798/ م . درگذشت . حاشیه بر حاشیه ٔ شریفی بر شرح عضدی دارد. (معجم المؤلفین ) (هدیة العارفین ج <span class="hl" dir="l
خرادینیلغتنامه دهخداخرادینی . [ خ َ ] (اِخ ) ابوموسی هارون بن احمدبن هارون البرازی الحافظ الخرادینی . از روات است . وی از محمدبن ایوب رازی روایت کرد و در ربیعالاول 343 هَ .ق . ببخارا مرد. (از معجم البلدان ).