ذائقلغتنامه دهخداذائق . [ ءِ ] (اِخ ) شیخ محمد امین ... افندی . از متأخرین شعرای عثمانی و از مشایخ طریقه ٔ مصریه . وفات او به اسلامبول در سال 1269 هَ . ق . بوده است . از اوست :هوس عشق یار وار دلده صید اولماز شکار وار دلده .
داغ بالای داغلغتنامه دهخداداغ بالای داغ . [ ی ِ ] (اِ مرکب ) کنایه از رسیدن مصائب پی درپی است . (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی ). دردی پس دردی . رنجی پس رنجی دیگر. تعب و المی بدنبال الم و تعبی دیگر.
ذائقةلغتنامه دهخداذائقة. [ ءِ ق َ ] (ع ص ) نعت فاعلی . تأنیث ذائق : کل نفس ذائقةالموت . (قرآن 185/3 و 35/21 و 57/29). || (اِ) حس ّ چشیدن . چشائی . چشش . قوه ای که جانوران بدان مزه ٔ چیزها دری
ذائقةلغتنامه دهخداذائقة. [ ءِ ق َ ] (ع ص ) نعت فاعلی . تأنیث ذائق : کل نفس ذائقةالموت . (قرآن 185/3 و 35/21 و 57/29). || (اِ) حس ّ چشیدن . چشائی . چشش . قوه ای که جانوران بدان مزه ٔ چیزها دری