دیش دیشلغتنامه دهخدادیش دیش . (اِخ ) دهی است از دهستان تبادکان بخش حومه ٔ شهرستان مشهد با 95 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
دیش دیشلغتنامه دهخدادیش دیش . (اِخ ) دهی است از دهستان اسحاق آباد بخش قدمگاه شهرستان نیشابور با 440 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
رگدُشپروردگی،دُشپروردگی رگangiodystrophy,angiodystrophiaواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه اختلال در رگهای خونی ناشی از فقدان مواد مغذی کافی
علی باذشلغتنامه دهخداعلی باذش . [ ع َ ی ِ ذِ ] (اِخ ) ابن احمدبن خلف بن محمد باذش انصاری غرناطی ، مشهور به ابن باذش و مکنّی به ابوالحسن . وی نحوی بود. رجوع به ابن باذش و غرناطی و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 15. الصله ٔ ابن
ابن باذشلغتنامه دهخداابن باذش . [ اِ ن ُ ذِ ] (اِخ ) ابوجعفر احمدبن علی بن احمدبن خلف غرناطی (491-540 هَ .ق .). ادیب نحوی اندلسی . در کشور خویش شهرتی داشته و کتاب اقناع در قراآت از اوست . و پدرش علی بن احمد امام جامع غرناطه نیز ا