ذوبقرلغتنامه دهخداذوبقر. [ ب َ ق َ ] (اِخ ) وادیی است میان اخیله و حمای ربذة. شاعر گوید:اناخ بذی بقر برکةکان علی عضدیه کتافاً.(از المرصع ابن الاثیر).