ذوالحاللغتنامه دهخداذوالحال . [ ذُل ْ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) خداوند حال . دارای حال . کلمه ای که حال برای اوست : جائنی زیدٌ راکباً، راکباً حال است زید را و زید ذوالحال باشد.
ذوالعلیلغتنامه دهخداذوالعلی . [ ذُل ْ ع ُ لا ] (ع ص مرکب ) خداوند رفعت و بلندی و علوّ. || (اِخ )نامی از نامهای صفات خداوند متعال ، تقدست اسمائه .