ذوکنعانلغتنامه دهخداذوکنعان . [ ک َ ] (اِخ ) حمیری . ظاهراً یکی از اذواء و او را شمشیری بوده بنام ذوضروس . رجوع به ماده ٔ ضرس در لغت نامه های عرب شود.
ذوقنیانلغتنامه دهخداذوقنیان . (اِخ ) ظاهراً یکی از اذواء حمیر پدر علقمةبن ذوقنیان که او نیز از اذواء و ملک حمیر است .