رابینولغتنامه دهخدارابینو. [ ن ُ ] (اِخ ) در سال 1877 م . تولد یافت . از سال 1903 تا 1905م . (از 1272 تا 1284 شمسی ) نماینده
روبنافرهنگ فارسی معین(بَ) (اِ.) 1 - آن بخش از ساختمان که بر روی زیربنا ساخته می شود. 2 - هر یک از نهادهای اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی جامعه ، روساخت .
گیلاموشلغتنامه دهخداگیلاموش . (اِخ ) بنا به گفته ٔ رابینو، دهی است میان رشت و کوچصفهان و قبل از گیشه دمرده . (از سفرنامه رابینو ص 36 بخش فارسی ).
قدمگاهلغتنامه دهخداقدمگاه . [ ق َ دَ ] (اِخ ) (کوه ...) در دهکده ٔ چشمه از دهات سوادکوه نزدیک نهری است به نام کوریا که به عقیده ٔ رابینو همان کرود است . (مازندران و استراباد رابینو ص 156).
حاجی کلالغتنامه دهخداحاجی کلا. [ ک َ ] (اِخ ) نام عده ای از قرا، و از جمله ، قریه ای در بالا بلوک بارفروش . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 117). و قریه ای در لالاآباد بارفروش . (سفرنامه ٔ مازندران واسترآباد رابینو ص 118)
اسپیددارستانلغتنامه دهخدااسپیددارستان . [ اِرِ ] (اِخ ) رابینو این موضع را جزو مواضع غیرمعینه ٔمازندران و غیرمذکوره در منابع یاد می کند. (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 135 بخش انگلیسی ).
یانسرلغتنامه دهخدایانسر. [ ن ِ س َ ] (اِخ ) یکی از جبال دره ٔ لار. (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 157). || یکی از چهار بخش چهاردانگه . (سفرنامه ٔ رابینو ص 57). || یکی از شعب فرعی رودلار که در سمت راست آن واقع است . (س