خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
راز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دره راز
واژهنامه آزاد
نام یکی از دشت های شهر چلیچه از توابع شهرستان فارسان در چهارمحال و بختیاری.
-
راز بستند
واژهنامه آزاد
راز نگهداشتن
-
واژههای همآوا
-
راظ
واژهنامه آزاد
دلقک
-
جستوجو در متن
-
پرخید
واژهنامه آزاد
سخن سربسته ، راز و رمز
-
سر به مهر
واژهنامه آزاد
در مورد راز استفاده می شود . رازی که پنهان است
-
رازآلود
واژهنامه آزاد
اسرارآمیز، پوشیده و آمیخته شده با راز
-
شب تار نیاز
واژهنامه آزاد
راز و نیاز کردن در شب تاریک و ظلمات.
-
رازش
واژهنامه آزاد
به معنی راز نگه داشتن - برگرفته از اسم های هندی
-
ضمع
واژهنامه آزاد
خلوت گزیدن رندان و ترک اجتماع برای راز و نیاز با معبود
-
تحمیدیه
واژهنامه آزاد
تَحمیدیّه در اصطلاح، حمد و ستایش پروردگار است. در میان اهل ادب، سخنی است زیبا به نظم یا نثر، با محتوای مناجات و راز و نیاز با پروردگار، و نعت و ستایش پیامبر و اولیای دین.
-
پوراز
واژهنامه آزاد
کلمه ی پوراز از سه بخش تشکیل شده:پا _ او _ راز که معنی لفظ به لفظ آن میشود:پای آب ریز در مسیر جاده ی سولقان محلی است که از بالای آن آبشاری به پایین میریزد؛ محلی ها آن مکان را با همین نام میشناسند.
-
رازیگر
واژهنامه آزاد
"رازیگر" به معنای معمار / آرشیتکت. این واژه در قدیم به صورت "راز نگهدار" بوده است. معمارانی که برای پادشاهان قصر می ساختند، معمولا یک یا دو راه فرار مخفی در قصر طراحی و اجرا می نمودند که این راه ها برای فرار پادشاه و خانواده ی وی در زمان بروز مشکلاتی...
-
ری را
واژهنامه آزاد
ری را به معنی زن می باشد. || مطابق یک افسانه قدیمی در شمال بانویی است که باعث زیبایی جنگل های مازندران می شود. || نوعی باران در شمال است. || نام قدیمی شهر بابل بوده است. || ری را، در زبان مازندرانی به معنای "هان!" ، "آگاه باش!" ، "بیدار باش!" و...